مردم به نظام جمهوري اسلامي راي دادند
انتخابات؛ پايههاي اقتدار ملي
مردم به نظام جمهوري اسلامي راي دادند
ما هر که باشيم و هر کجا باشيم، ممنون و مديون ايرانيم. ايران بوده است که ما هستيم. اين سرزمين خدايي، با اين سابقه درخشان، گردن همه ما حق دارد و خداوند منان به واسطه اين آب و خاک به ما نعمات گرانبهايي ارزاني داشته است که اگر شکرگزارشان نباشيم، از دستشان خواهيم داد. و مگر قبلا نداديم؟ «شکر نعمت نعمتت افزون کند/ کفر نعمت از کفت بيرون کند». هر وقت کفران نعمت کردهايم، خداوند آن نعمت را از ما دريغ داشته و هرگاه شکرگزار نعمت بودهايم، باريتعالي به آن نعمت برکت بيحد و حصر عنايت فرموده. يکي از همين نعمات و افزوده شدن بر آن، «انتخابات» و حضور حداکثري مردم است.
از محاسن انتخابات، يکي اين است که در بين آحاد ملت شور و حالي پديد ميآورد و آرمانهايي را يادآوري ميکند که فينفسه ارزشمندند. بالاتر از سطح رقابت سياسي، عميقتر از بحثهاي جناحي و سليقهاي، جديتر از مطالبات دورهاي و بزرگتر از انتخابات، انرژي سهمگين سياسي پديد ميآيد و مردم را - از اقشار مختلف - برميانگيزاند تا براي سربلندي ايران و نظام اسلامي تلاش کنند و عهدشان را با ميهن اسلاميشان تجديد کنند. اتفاقا نکتهاي که رهبر فرزانه انقلاب اسلامي، در پيام انتخاباتيشان متفطن آن بودهاند، همين است که پيروز اصلي اين رقابتها مردمند که با حضور و مشارکت حداکثري خود پايههاي اقتدار ملي را استحکام ميبخشند: «همه قشرها، همه سليقهها، همه گرايشهاي سياسي در کنار هم به صحنه آمدند و دوشادوش يکديگر به نظام جمهوري اسلامي راي دادند.»
ايران فرهنگي دارد، جغرافيايي دارد، خاک زرخيزي دارد که گاهي از فرط بديهي بودن، ارزششان را از ياد بردهايم و مورد غفلتشان قرار دادهايم. اين سرزمين تاريخ افتخارآميزي دارد که محسود جهانيان است، اما ما به جهت انقطاع فکري و فرهنگي از گذشته، شوربختانه مبتلا به ناسپاسي شدهايم و قدر اين گذشته را از ياد بردهايم. آنقدري که هوشياران دنيا قدر ابنسينا و بيروني و رازي و فردوسي و خيام را ميدانند، ما نميدانيم؛ بدانيم هم آنقدر خود را گرفتار تعارف و تشريفات ميکنيم که چيزي دستمان را نميگيرد. زير پوسته اين سرزمين پر است از معادن ارزشمند و بينظير. دل هر کوه را که بشکافيم، با کانيهاي منحصربهفردي مواجه ميشويم که از طلا قيمتيترند. قدر خاک حاصلخيز فلات ايران را بيش از ما کشورهايي ميدانند که براي کاشتن درخت مجبورند خاک از غريبهها بخرند. وقتي از پيرمردهاي قديمي ميپرسيدم چرا بايد مام وطن را دوست داشت و احترامش کرد، ميگفتند وطن جايي است که به ما خانه ميدهد، غذا ميدهد، پوشاک و نوشاک ميدهد و زندگيمان را تداوم ميبخشد. از همه اينها مهمتر وطن به ما فرهنگ و دانشي ياد ميدهد که به اعتبارش ميتوانيم موقعيت ممتازمان را در دنيا پيدا کنيم.
ارزش و قدرت تمدن اسلامي همين است که هويت ما را در دنياي امروز مشخص ميسازد و ما را از بيساماني و بلاتکليفي درميآورد... در اين استدلال عاطفهاي هست که پيوند آدمها را با ميهنشان مستحکم ميکند. شايد اينگونه تصور ميشود که جوانان امروز به هر دليلي ملتفت اين عواطف نيستند و ديني را که بابت وطن به گردن دارند، حس نميکنند، اما اتفاقاتي مثل همين انتخابات که قادرند گرد و غبار نشسته بر عاطفهها را بزدايند و دين به وطن را به ياد بياورند، دست پير و برنا را در دست هم ميگذارند و سرنوشتي روشن براي همگيشان رقم ميزنند. اينکه مردم بيمزد و منت وارد کارزاري ميشوند که نتيجهاش را نميدانند، به اين معناست که چيزي به اسم وطن و سرنوشت وطن برايشان موضوعيت جدي دارد و حاضرند از منافع شخصي و گروهي بزنند تا منفعت جمعي و ملي را تضمين کنند. مهم نيست شما به چه کسي و به چه جناحي راي بدهيد، مهم اين است که اين راي دادن عشق به وطن را در دلتان زنده نگه ميدارد و شما را وا ميدارد تا دينتان را ادا کنيد. باز هم شما را ارجاع ميدهم به بخشي از پيام رهبر معظم انقلاب: «پيروز انتخابات شما مردم ايرانيد و نظام جمهوري اسلامي است که بهرغم توطئه و تلاش دشمنان توانسته است اعتماد اين ملت بزرگ را به طور فزاينده جلب کند.»
هر کدام از ما بسته به قدر و مرتبهمان بايد بکوشيم و به کشور و به هموطنانمان خدمتي کنيم. ديگران کاشتند و ما خورديم، حالا نوبت ماست تا بکاريم و ديگران بخورند. در اين بين قطعا کسي که از مواهب مادي و معنوي وطن بيشتر برخوردار شده، بيشتر بايد خدمت کند. بهخصوص بر گردن درسخواندهها و برخورداران است تا براي ميهنشان قدم بردارند و بارهايي را که بر دوش ايرانيان است، سبک کنند.
در ايام انتخابات انرژي سهمگيني جريان دارد که عشق به وطن را داغ نگه ميدارد. تا هنوز تنور داغ است، بايد که نانهاي خدمت و کمک و پيشرفت را بچسبانيم و همه نيروهاي خردمند و بافضيلت و ايراندوست و انقلابي را به ميدان بياوريم تا هماهنگ با برنامههاي دولت، گوشههايي از کار را بگيرند و توسعه و پيشرفت را سرعت ببخشند. به يک اعتبار معني انقلابي بودن هم همين است که همه را پاي کار بکشيم و سريع و درست و منطقي موانع خدمت را از سر راه برداريم.
در شرايط عادي، از يکسو انگيزههاي شخصي و از يکسو موانع بروکراتيک مانع از آن هستند تا همه نيروها - با گرايشها و سليقههاي مختلف و با سطوح دانايي و توانايي مختلف - به ميدان بيايند و براي ايران کار کنند. اما حالا که همچنان شعار دوباره ايران طنينانداز است، ميشود به برکت اين شعار کارهايي کرد کارستان و با مهارت و هوشياري و کار رسانهاي کماکان آتش براي ايران را زنده نگه داشت. آتشي که به تعبير شاعر: «نوري براي دوستان/ دودي به چشم دشمنان/ من دل بر آتش مينهم/ اين هيمه را افزون کنيد». حظي که از حماسه حضور مردم در پاي صندوقهاي راي ميبريم، به انجام کار گروهي و جمعي ايرانيان مربوط ميشود. اين همه ميگويند ايرانيها کار جمعي بلد نيستند و چنين و کذا، اما بارها و بارها به خودمان و ديگران ثابت شده است که همکاري و همياري و کار گروهي در تاريخ و بطن فرهنگ ما ريشه دارد و اتفاقا عميق و تنومند است. حالا که در سال اقتصاد مقاومتي، توليد و اشتغال چنين حماسهاي رقم خورده است، با اطمينان و سرعت بيشتري ميتوانيم به شعار سال دست يابيم. «اقتصاد دانشبنيان» هم که پيشرانه اين ماجراست، با کار گروهي و احساس دين و وظيفه در نخبگان و سرآمدان و متخصصان و دانشگاهيان و کارآفرينان قطعا به ميوه خواهد نشست. با سرعت گرفتن تاسيس شرکتهاي دانشبنيان در سراسر کشور، شاهد حماسهاي ديگر از با هم بودن ايرانيان خواهيم بود و ميتوانيم با پشتوانه انرژي همين مردمي که بيهيچ چشمداشتي پاي صندوقهاي راي آمدند، دغدغه توليد و اشتغال را برطرف کنيم و آن را به جايي برسانيم که لايقش هستيم.
اما حسن ختام يادداشت اين شماره فرازي است از پيام رئيسجمهوري منتخب، جناب آقاي دکتر روحاني که اتفاقا ايشان هم همين معنا را در پيامشان گنجاندهاند: «ملت بزرگ ايران، پيروز اصلي اين انتخابات شما ملت بزرگ هستيد؛ پيروز انتخابات، جمهوريت و اسلاميت است؛ پيروز انتخابات، آزادي و استقلال است؛ پيروز انتخابات، حاکميت ملي است.»
پرویز کرمی؛ مشاور معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری و دبیر ستاد فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانش بنیان
ارسال به دوستان